گفت و گویی خواندنی با دو ستاره سینمای جهان
تاریخ انتشار: ۲۰ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۱۹۵۳۸۷
به گزارش همشهری آنلاین، سال ها قبل یک بازیگر تلویزیونی جوان دلسرد و یک کارگردان با موهای وحشی در کافهای واقع در «سانست استریپ» به دیدار هم رفتند. قهوهای نوشیدند و گپ زدند. جانی دپ و تیم برتون بهنظر زوج نامناسبی میرسیدند زیرا یکی بت نوجوانها بود و موجودی سرکش، و دیگری کارگردانی که تمایل به کارهای فانتزی و وحشتانگیز داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«آلیس در سرزمین عجایب» صدها بار به اشکال گوناگون درآمده است؛ چه چیزی باعث شد که مجدداً آن را به فیلم برگردانید؟
تیم برتون: از استودیوی دیزنی سراغم آمدند و گفتند که مایلاند آلیس را به صورت سهبعدی بسازند، و به نظرم هیجانانگیز آمد. من کتاب لوئیس کارول را هیچوقت نخوانده بودم، اما میدانستم که این داستان به طریق نقاشی و موسیقی و چیزهای دیگر اجرا شده است. تخیل در آن همیشه قوی بوده ولی فیلمهای از روی آن، تصور میکنم همیشه یکجورهایی بچگانه و غریب از کار درآمده بود. به عقیدهام جالب بود که سعی کنیم یک بار این شخصیتها را نه به شکل غیرطبیعی و غریب – منظورم این است که آنها غیرطبیعی و غریب هم هستند – نمایش دهیم؛ ما میخواستیم عمیقاً به درون آنها رخنه کنیم.
آقای دپ، بگویید چگونه به نقش «مد هتر» (کلاهدوز دیوانه) نزدیک شدید؟
جانی دپ: به اندازهی کافی. میدانید، من هردوی داستانها - ماجراهای آلیس در سرزمین عجایب و نگاه از درون به آینه - را چندی پیش دوباره خواندم. بعد شروع کردم به چیزهای بیزارکننده و نفرتانگیز فکرکردن، که به «مد هتر» ختم میشد. بعد هم آن تصاویر را در ذهنم مرور کردم. از همانجا بود که موهای نارنجی بیرون آمد.
بعد از «دزدان دریایی کارائیب» و نقش غریب «جک اسپارو»، اینبار به قالب «مد هتر» رفتهاید که موجودی با پوست خاکستری، چشمان سبز و موهای نارنجی است. عجیب نیست؟
دپ: وقتی اولین بار برای تست مقابل دوربین رفتم، با خودم فکر میکردم «آنها مثل اینکه دارند عقلشان را از دست میدهند». اما تیم برتون از من حمایت کرد. گریم هر روز ساعتها طول میکشید ولی خب، باید بگویم جالب از کار درآمد.
برتون: از ادوارد دستقیچی به بعد، جانی دپ همیشه خواسته خودش را بپوشاند و قایم کند] میخندد [! من هم فهمیدهام.
دپ: هنوز هم قایم میکنم.
هنوز هم کسانی در «هالیوود بولوار» هستند که مثل «جک اسپارو» لباس میپوشند...
دپ: یک روز داشتم از «هالیوود بولوار» میگذشتم. پشت چراغ قرمز ترمز کردم و برگشتم به طرف چپ و دیدم «ویلی وانکا» یکجا ایستاده و دارد با «جک اسپارو» حرف میزند. خیلی باحال بود!
آقای دپ، شما یک بار گفته بودید که دوست ندارید خودتان را روی پرده تماشا کنید. دلتان نمیخواهد خودتان را در «آلیس» به طریقهی سهبعدی ببینید؟
دپ: باید بگویم قادر نیستم سهبعدی نگاه کنم چون حالتی غیرطبیعی بهم دست میدهد، بهخاطر ناراحتی چشم چپم. بنابراین واقعاً نمیتوانم سهبعدی ببینم. این بار عذرم موجه است که خودم را روی پرده نبینم.
درست ۲۰ سال از اولین ملاقات شما دو نفر در هتل و صحبت دربارهی «ادوارد دستقیچی» میگذرد؛ آیا از آن ملاقات چیزی به یاد دارید؟
برتون: تنها چیزی که یادم مانده خوردن قهوه است. کلی قهوه خوردیم. ولی حس میکنم آن ملاقات و دیدن جانی بهخاطر بازی در فیلم یا اصولاً میل به بازیکردن و اینها نبود. تصویری که از او در ذهن داشتم رفتن به درونش بود؛ نه آنطور که مردم میشناختندش، بلکه کیفیتی در او وجود داشت و کسی نمیدانست و این آن چیزی بود که شخصیت «ادوارد دستقیچی» را ساخت. یک چیز غریزی بود و میشد آن شخصیت را در جانی دید.
آقای دپ، آیا میدانستید و احساس میکردید که بعد از آن ملاقات نقش را به دست خواهید آورد؟
دپ: خودم را متقاعد کرده بودم که آن شخصیت من هستم. هرکسی در شهر میخواست آن نقش را بازی کند، حتی مایکل جکسون! ملاقات مهمی با تیم داشتم و قهوهی تلخی خوردیم و بعد تقریباً تا چند هفته از او خبری نشد. یکمرتبه تلفن زنگ زد و تیم گفت: «تو ادوارد دستقیچی هستی». مات ماندم و یکمرتبه مغرور شدم. میدانستم که چقدر مهم است. ریسک بزرگی برای تیم بود که به یک بازیگر تلویزیونی اعتماد کند. هنگامی که ادوارد دستقیچی آمد، درست همان بود و شد که من بهش نیاز داشتم. فهمیدم این راهی است که میخواهم دنبال کنم. تیم مرا به آن راه کشاند.
برتون: و هفتهها پشت بوتهها در فلوریدا بالا آورد.
دپ:[میخندد] من سرم را با جوراب پشمی در فیلم پوشانده بودم. فیلمبرداری در «تمپا» و یک همچو جاهایی بود و از خیلی قبلش سردرد غریبی داشتم. یادم هست صحنهای بود که من از دست پلیسها فرار میکردم. شش بار این صحنه را تکرار کردیم و من داشتم میمردم، آنوقت تیم گفت: «حالت چطوره؟ یه بار دیگه بگیریم؟» با حالتی نزار گفتم: «آره، حتماً». ته خیابان که رسیدم، شنیدم «کات»، همانجور به دویدنم ادامه دادم تا خودم را به پشت یک بوته رساندم.
چهار سال بعد شما «اد وود» را با هم کار کردید. در آن زمان دربارهی وضعیت حرفهایتان چه فکر میکردید؟
دپ: آن زمان هالیوودیها میگفتند: «چرا یه اسلحه ورنمیداره با دختره بره؟» همهی آنچه از من میخواستند دستگرفتن یک اسلحه بود و درگیری، اما من اصلاً دنبالش نبودم. دنبال چیزهای خاص و نو بودم.
برتون: تو باید به آنها میگفتی: «اسلحهها رو غلاف کنین، میخوام برم به طرف تخیل»... من هم همیشه همین عقیده را داشتم. اگر تو آن چیزی را که میگفتند و میخواستند انجام میدادی، پول زیادی گیرت میآمد و خیلی زود هم ... میدانی که؟ ولی تو چیزهایی را انتخاب کردی که دلت میخواست.
ترسناکترین چیزی که تیم برتون از شما خواسته در فیلمی انجام دهید، چه بوده؟
دپ: آوازخواندن در سوئینی تاد.
برتون: بیتردید همین بوده.
این حس تشخیص را شما دو نفر چگونه توجیه میکنید؟
دپ: تحسینهای مشابهی برای چیزهای آبستره بینمان وجود دارد. من همیشه ایستادهام تا بفهمم تیم بهدنبال چهچیزی است، و او به من اعتماد میکند تا بروم و کارهای احمقانهای انجام دهم.
برتون: مثل پوشیدن آن لباس ترسناک دلقکوار. طی سالها فهمیدهایم که چه سلیقههای مشابهی داریم. هردوی ما فیلمهای ترسناک قدیمی را میپسندیم. دربارهی بازیهای تلویزیونی حرف میزنیم که ما را مانند کودکان میترساند.
دپ: کارگردانهای بزرگ قدیمی بودهاند که من با آنها کار کردهام. با تری گیلیام، گور وربینسکی و برادران هیوز و بسیاری دیگر. اما کارکردن یک فیلم با تیم انرژی غریبی میطلبد؛ درست مانند یک موج سهمگین. بعد هم ارتباط و پیوندی است که وقتی از من میخواهد با صورت زمین بخورم، میبینم ارزشش را دارد.
فکر نمیکنید امکان مخالفتهایی هم وجود داشته باشد؟
برتون: حتی فکر کردن به این مورد هم برایم سخت است. همیشه کنار آمدهایم.
دپ: حتی زمان ساخت اسلیپی هالو که تیم از من خواست پشت دو اسب تندرو درون گودال پرگل بیفتم.
صحبتهایی است تا شما دو نفر سریال خونآشامان تلویزیونی دههی ۱۹۶۰، «سایههای تاریک» را فیلم کنید؛ فیلم بعدی است؟
برتون: در حال حاضر هنوز گرم تابش آلیس هستیم. ولی داریم روی سایههای تاریک کار میکنیم. هروقت میخواهید با جانی کار کنید پرسش این است که آیا هیجانزدهاید؟
دپ: من هنوز هم در انتظار تلفنی از تیم هستم. «آیا زنگ زده؟» در خانه نشستهام و به آن تلفن لعنتی زل زدهام.
منبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سینمای جهان کارگردانان سینمای جهان جاني دپ هالیوود تیم برتون سه بعدی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۱۹۵۳۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
والدین صبور در برخورد با کودک 4 تا 6 ساله موفقتر هستند
در بازه سنی کودکان 4 تا 6 ساله مهارتهای اجتماعی به شکوفایی میرسند، کودک در راستای برقراری تعادل بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تلاَش خواهد کرد، درک وی از عواقب رفتارهایش تا اندازه زیادی افزایش مییابد.
به گزارش ایسنا، مهارتهای اجتماعی در این بازه سنی کودکان 4 تا 6 سال به شکوفایی می رسند، کودک در راستای برقراری تعادل بین نیازهای خود و نیازهای دیگران تلاَش خواهد کرد، درک وی از عواقب رفتارهایش تا اندازه زیادی افزایش می یابد، به مرور زمان مفهوم وجدان تکامل بیشتری خواهد یافت و گویی تمامی ابعاد جهان پیرامون او در مسیر گسترش هرچه بیشتر گام بر خواهند داشت.
زمانی که یک کودک خردسال وارد 4 سالگی می شود، با تمرکز بیشتری قادر به انجام فعالیتهای مربوط به خود و بازی کردن خواهد بود. به همین دلیل منحرف کردن یکباره توجه آنها به خصوص اگر در حال تکمیل کاری مشخص باشند، دشوارتر از هر موقع دیگری است. همچنین ممکن است تدریجا با غر و لندهای بیشتری رو به رو شوید. این مسئله بدین دلیل است که کودک به قابلیت بهتری در جهت تفکر و ازریابی کمبودهای خود دست خواهد یافت.
از جمله دیگر خصوصیات رفتاری و شخصیتی کودکان 4 تا 6 ساله می توان به موارد زیر اشاره کرد:
کودک میآموزد که چگونه باید خود را به جای دیگری تصور کند، آنها دیگر به اندازه بزرگ شده اند که بتوانند با آگاهی از قوانین پیروی و در امور خانه مشارکت کامل کنند، به مرور زمان و با افزایش هرچه بیشتر سن، کودک به مهارت بهتری در راستای کنترل تکانه های عصبی و روانی دست مییابد،با ورود به مرحله پیش دبستانی، کنترل بر اعمال، گفتار و رفتار نیز به درجه بالاتری راه خواهد یافت،کودک در این سن و سال تحمل چندان زیادی برای پاداش های طولانی مدت ندارد و به همین علت توصیه می شود والدین از سیستم های تشویقی سریع استفاده کنند، راهبردهای تربیتی و تنبیهی پیشنهادی برای کودک،به جای تکیه بر روش های تنبیهی به دنبال کوچکترین اتفاقی، شرایط فیزیکی و ذهنی فرزندتان را درک کنید. برای مثال باید در این بازه سنی زمانی را به عنوان "فرصت انتقال" در نظر بگیرید چرا که گفته شد کودکان با تمرکز بیشتری به انجام فعالیت های مختلف میپردازند و ایجاد انحراف آنی در مسیر فعلی آنها دشوار خواهد بود.
اگر فرزند 4 الی 6 ساله شما به هر علتی کنترل خود را از دست داد و دچار خشم ناگهانی شد، هرگونه بحث و جدلی را متوقف کنید و به او توضیح دهید که به محض بازگشت آرامش گفت و گویی دوستانه خواهید داشت.
غرغرهای کودکانه را نادیده بگیرید و با بها دادن الکی به آنها خود را گرفتار یک چرخه معیوب تمام نشدنی نکنید. تنها زمانی به کودک پاسخ دهید که با لحنی معمولی و عادی درخواست خود را مطرح کرده باشد. تمرکز بر غرهای کودک باعث میشود که نتوانید واکنش مناسبی از خود نشان دهید و یا به ناچار درخواستی که صلاح نمیدانید را قبول کنید.
کودک دیگر به سنی رسیده است که با ساز و کار دروغگویی و فریب کاری آشنا شود. در واقع چه بخواهید و چه نه ممکن است با چنین رویکردهایی مواجه شوید. گفتنی است که والدین باید در برخورد با دروغ و تقلب با آرامش حداکثری عمل کنند و بدانند که این دسته از رفتارها برای این سن و سال طبیعی هستند.
فرزندتان را شرمنده نکنید و به موشکافی این موضوع نپردازید که آیا به راستی کاری انجام داده یا خیر. برای مثال اگر او یک لیوان شیر را روی میز ریخته و منکر این مسئله است، از این متد برای صحبت استفاده کنید: نمیتوان میز را به این صورت تحمل کرد و پاک کردن شیر نیز دشوار است" سپس از او بخواهید که در تمیز کردن میز به شما کمک کند. این واکنش باعث میشود که احتمال دروغ گویی در آینده کاهش یابد و ترس از گفتن حقیقت نیز از میان برود.
در موقعیتهای مناسب به کودک یادآوری کنید که باید خود را به جای طرف مقابل هم قرار دهد. به عنوان نمونه از او بپرسید: "آیا تو هم دوست داری کسی دیگر با تو چنین کاری بکند؟" این دسته از سوالات ضمن آموزش تاثیر مستقیم تصمیمات شخصی بر زندگی فرد و اطرافیان، کودک خردسال را وادار به تفکر مجدد می کنند.
از محدودیتها تنها برای تاکید بر مهارت کنترل بر خود استفاده کنید و توجه داشته باشید که تکرار بیش از حد هر چیزی و سخت گیریهای مکرر نتایج عکس به دنبال خواهد داشت. برای مثال پیش از اجرای تکنیک گوشه نشانی، 2 الی 3 فرصت در اختیار فرزند خود قرار دهید و سریعا به سراغ روش های تنبیهی نروید.
اجازه دهید که کودک به طور طبیعی مهارتهای خود در جهت حل مسائل را تقویت کند و تا زمانی که خطری وی را تهدید نکرده در این موضوع دخالت نکنید. اکثرا دیده میشود والدینی که تمایل به کنترل تمامی جنبه های زندگی فرزندان خود دارند، بزرگسالانی موفق را تحویل جامعه نمی دهند.
اگر میخواهید کودک را برای یک رفتاری یا عمل صحیح مورد تمجید و تحسین قرار دهید، نیازی نیست او را یک هفته منتظر بگذارید! همانطور که توضیح داده شد، سیستمهای پاداش دهی بلند مدت تاثیر چندانی روی کودکان خردسال کم طاقت ندارند و بهتر است والدین از جایزههای سریع و در دسترس استفاده کنند. همچنین به منظور حفظ انگیزه در کودکان برای انجام امور مختلف، پدر و مادر باید تمجید کلامی را برای حداقل چندین مرتبه طی هفته تکرار کرده و بر آن تاکید داشته باشند.
انتهای پیام